زندگینامه جلال الدین اعتمادی

 

جلال‌الدين اعتمادي در سال 1298 هجري شمسي  متولد شد . مادراو بانو نصرت تهرانی و پدر محمد اعتماد از معتمدین دوران خود بود. جلال‌الدين اعتمادي زماني كه پدر را از دست داد در سن كودكي به سر مي‌برد بدون پدر با سختي بسياري به زندگي خود ادامه داد. با اينحال از همان كودكي استعداد زيادي از خود در زمينه‌هاي مختلف نشان داد و مادر هم از او حمایت میکرد.  ده ساله بود که با سرودن اشعاري زيبا ذوق شاعري را از خود به نمايش گذاشته و مورد تحسين و تأييد اطرافيان قرار گرفت.

همزمان با تحصيل دورة ابتدايي به آموختن مقدمات صرف و نحو در محضر حاج شيخ عبدالرزاق اعلي‌الله در جاته كه از مشاهير و مدرسين بزرگ زمان خويش بود پرداخت در سال 1312 يعني چهارده سالگي در دبيرستان دارالفنون كه بهترين و مجهزترين دبيرستان تهران بود اسم نويسي كرد و تحصيلات متوسطه را در آن دبيرستان به پايان رسانيد.

در زمان تحصيل وي در دارالفنون براي دانش‌آموزان و معلمين اين مدرسه و نيز ادبا و محصلين مدارس مختلف تهران انجمن شعر و ادب تشكيل شد كه رياست افتخاري آن را وزير فرهنگ وقت به عهده داشت در اين هنگام جلال‌الدين اعتمادي كه محصلي بيش نبود به‌عنوان عضوي فعال و به سِمت دستيار شادروان ناظر زادة كرماني و مرحوم امير خيزي رئيس دبيرستان دارالفنون جلسات انجمن را در شبهاي جمعه برگزار مي‌كردند. او كه شانزده سال بيش نداشت با سرودن و خواندن اشعار در انجمن مورد تشويق و استقبال حاضرين كه خود از ادبا و شعرا بودند قرار مي‌گرفت. در اين زمان او تحت تعليم اساتيدي همچون همائي و اميرخيزي به معلومات خود مي‌افزود. جلال‌الدين اعتمادي در زمان تحصيل و در سن بيست سالگي در قسمت شعر و صنايع بديع و قافيه و عروض افتخار شاگردي استاد بزرگ ملك‌الشعراي بهار را داشت و بعد از پايان تحصيلات متوسطه وارد دانشكدة حقوق شد و در رشتة قضايي به اخذ ليسانس نائل آمد و سپس در دانشكده علوم اداري موفق به اخذ مدرك فوق‌ليسانس شد و نهايتاً براي كسب دكتراي حقوق به ادامة تحصيل پرداخت. وي بيش از ده سال شاگرد استاد همائي بود وهمواره خود را مديون راهنمائي‌هاي اين استاد بزرگ مي‌داند.

استاد جلال الدین اعتمادی چند سال در تبریز ساکن بودند ودر این مدت بین ایشان و استاد شهریار دوستی عمیقی ایجاد شد به طوري كه استاد شهریار در چندين بيت از اشعار خود از ايشان نام برده و علاقة خود را به ايشان ابراز داشته‌اند همچنين در نامه‌هائي كه از تبريز و تهران براي هم مي‌نوشتند این دوستی سالیان درازی ادامه داشت  .

زمانی هم که استاد اعتمادی به تهران بازگشتند  استاد شهريار در شعري از ديوان خود خطاب به جلال‌الدين اعتمادي نوشته‌اند. 

 

جان آذربايجان دنبال دهقان مي‌رود دارد از فرهنگ آذربايجان جان مي‌رود

گو سخن با جلال خود وداعي كن برو زانكه ديگر مرد تجليل، سخندان مي‌رود.

تخلص استاد اعتمادي در گذشته بيشتر با نام سوزان بوده كه البته ساليان طولاني به اعتماد يا اعتمادي تخلص مي‌كردند. سبك ايشان نيز بيشتر به پيروي از استاد صائب تبريزي كه عده‌اي آن را سبك هندي و دسته‌اي هم سبك اصفهاني مي‌خوانند بوده و يك سوم اشعار به جا مانده از ايشان نيز در سبك‌هاي خراساني و عراقي مي‌باشد. دكتر جلال‌الدين اعتمادي مدتي به عنوان دبير ادبيات در رشتة علوم و فنون شعر فعاليت داشته و همچنين در چند دانشكده از جمله دانشكده علوم اداري و بازرگاني تهران و نيز دانشكدة قضائي تهران و چند دانشگاه در شهرهاي ديگر به تدريس مشغول بوده‌اند. ايشان سالها در رشتة مطبوعات نيز به فعاليت پرداخته و در سال 1327 موفق به گرفتن امتياز روزنامه بامداد تهران شدند كه ابتدا به صورت هفتگي و سپس روزانه انتشار ‌يافت. ايشان همچنين سردبيري مجلة فنون اداري وچند نشریه دیگر را هم بر عهده داشته‌اند.دكتر جلال‌الدين اعتمادي از سال 1329 به استخدام در ادارات دولتي در آمدند و به تدريج سمتهائي در مناصب مختلف به ايشان محول شد. در سال 1359 به اتفاق چندتن از وكلاي برجسته اقدام به باز نمودن دفتر وكالت كردند و به‌عنوان وكيل پايه يك دادگستري در رشتة جنايي فعاليت مي‌نمودند ولي بعد از چند سال به دليل سازگار نبودن اين رشته با روحية هنري ايشان، فعاليت خود را صرفاً در عرصة شعر و هنر معطوف نمودند. از سال 1370 به بعد ايشان رياست افتخاري چندين انجمن ادبي، هنري، موسيقي را به عهده داشتند. از جمله رياست انجمن علمي، هنري موسيقي راهيان دل- رياست هيئت مديرة انجمن ادبي هنري بهار خاقاني و… همچنين به عنوان عضوي فعال در عرصة شعر حضوري مستمر در بسياري از انجمنهاي شعر و ادب از جمله دانشوران- اليگودرزيهاي مقيم تهران- صائب تبريزي- اراكيهاي مقيم مركز- اميركبير- شاخ نبات- انجمن فرهنگيان- گلستان و بوستان سعدي- فرزانگان- آفتاب حقيقيت – بنياد حافظان فرهنگ و هنر ايران- سمنانيهاي مقيم مركز- كانون علوم اداري ايران- حكيم ناصر خسرو – انجمن ادب و هنر- انجمن موسيقي هنرجويان و برخي ديگر از انجمنها را داشته‌اند.

چندين بار هم در زمان حياتشان در مراكز فرهنگي هنري از ايشان تجليل و بزرگداشت به عمل آمد و شعراي بنام بسياري در توصيفشان اشعاري سروده و قرائت نمودند.            استاد  اعتمادی در عمر پربار خود صدها غزل، قصیده و انواع دیگر شعر را سروده و از خود به یادگار گذاشته اند وتا کنون دو جلد کتاب ویک آلبوم از آثار ایشان منتشر شده است.                                                                                                                             

خانه هنرمندان بزرگداشت استاد              انجمن موسيقي هنرجويان در كنار استاد همايون خرم

 

8 سالگي 6ماهگي

 

12 سالگي

 

27 سالگي 24سالگي

 

      استاد اعتمادي- همسرشان

  و استاد شهريار

 

پیمایش به بالا